- اشارة
- اشارة
- اشارة
- الکلام فی الأدلّة العقلیّة و الشرعیّة التی تقع فی طریق الاستنباط.
- و قبل الخوض فی المقصود ینبغی التکلّم فی القطع و أحکامه
- اشارة
- ثمّ إنّ البحث فی القطع یقع من جهات ثلاث:
- و هنا أمور لا بدّ من التنبیه علیها:
- الأوّل: التجرّی، و یقع الکلام فیه فی جهات:
- الأولی- و هی جهة فقهیّة-:
- الثانیة- و هی جهة أصولیّة-: یبحث فیها فی مقامین:
- و أمّا الکلام فی الجهة الثالثة- و هی الجهة الکلامیّة-:
- بقیت أمور:
- الأمر الثانی: فی أقسام القطع
- الأمر الثالث:
- الأمر الرابع: هل القطع بالحکم یقتضی الموافقة التزاما
- الأمر الخامس: ذهب بعض إلی عدم الاعتبار بقطع القطّاع
- اشارة
- ثمّ إنّه نسب إلی بعض الأخباریّین عدم حجّیّة القطع بالحکم، الحاصل من غیر الکتاب و السنّة،
- بقیت فروع تعرّض لها شیخنا العلّامة الأنصاری- أعلی اللَّه مقامه- تکون بظاهرها منافیة لکون حجّیّة القطع ذاتیّة،
- الأمر السادس: فی العلم الإجمالی.
- الأوّل: التجرّی، و یقع الکلام فیه فی جهات:
- و بعد ذلک یقع الکلام فی أصل المقصد، و هو بیان الأمارات الظنّیّة.
- و ینبغی التنبیه علی أمور:
- فصل:
- فصل: فی حجّیّة الإجماع المنقول بخبر الواحد.
- فصل: فی حجّیّة الشهرة.
- فصل: فی حجّیّة الخبر الواحد.
- اشارة
- و استدلّ المانعون بوجوه:
- و ما استدلّ [به] المثبتون وجوه:
- أحدها: مفهوم آیة النبأ، و هو من وجوه:
- اشارة
- أحدها: التمسّک بمفهوم الوصف،
- ثانیها: ما ذکره الشیخ- قدّس سرّه- من أنّ التعلیل بأمر عرضیّ عند وجود علّة ذاتیّة أمر قبیح عند العقلاء،
- الوجه الثالث من وجوه الاستدلال هو: التمسّک بمفهوم الشرط.
- [آیة النفر]
- [آیة الکتمان]
- [آیة الذّکر]
- [آیة الأذن]
- فصل: فی الأخبار التی استدلّ بها لحجّیّة الخبر الواحد.
- فصل:
- فصل: فی الوجوه العقلیّة التی استدلّ بها علی حجّیّة أخبار الآحاد:
- أحدها: مفهوم آیة النبأ، و هو من وجوه:
- فصل: فی الوجوه التی أقاموها علی حجّیّة مطلق الظنّ، و هی أربعة:
- الأوّل: أنّ الظنّ بالتکلیف یستلزم الظنّ بالضرر فی مخالفة التکلیف المظنون،
- الثانی: أنّه یدور أمر المکلّف
- الثالث: أنّه لا شکّ فی وجود تکالیف إلزامیّة بین المشتبهات،
- الرابع: دلیل الانسداد،
- اشارة
- ثمّ إنّ المقدّمة الأولی- و هو العلم الإجمالی بوجود تکالیف کثیرة إلزامیّة-
- و أمّا المقدّمة الثانیة- و هو انسداد باب العلم و العلمیّ-
- و أمّا المقدّمة الثالثة- و هی أنّا لسنا بمهملین کالبهائم بحیث نفعل ما نشاء
- و أمّا المقدّمة الرابعة- و هی أنّ القرعة و الاستخارة و التقلید و الاحتیاط و الرجوع إلی الأصل باطلة-
- و قبل الخوض فی المقصود ینبغی التکلّم فی القطع و أحکامه
- المقصد السابع: فی الأصول العملیّة
- اشارة
- و کیف کان فقد وقع الکلام فی جریان البراءة و عدمه فی المقام بین الأصولیّین و الأخباریّین،
- اشارة
- و قد استدلّ علی البراءة بالأدلّة الأربعة.
- و احتجّ للقول بوجوب الاحتیاط فی المقام بالأدلّة الثلاثة:
- بقی أمور ینبغی التنبیه علیها:
- الأوّل: أنّه حیث إنّ موضوع البراءة العقلیّة عدم البیان و موضوع البراءة الشرعیّة هو الشکّ،
- الأمر الثانی: أنّه لا شبهة فی إمکان الاحتیاط و حسنه عقلا فی التوصّلیّات مطلقا،
- الأمر الثالث:
- الأمر الرابع:
- الأمر الخامس: فی أخبار «من بلغ»
- الأمر السادس: ذهب بعض المحقّقین إلی عدم جریان البراءة فی الشبهات الموضوعیّة التحریمیّة علی عکس الأخباری،
- فصل: فی دوران الأمر بین محذورین.
- فصل فی الشکّ فی المکلّف به.
- اشارة
- و کیف کان یقع الکلام فی مقامین:
- الأوّل: فی المتباینین.
- اشارة
- بقی هناک أمور ینبغی التنبیه علیها:
- اشارة
- الأوّل: أنّ وجوب الموافقة القطعیّة لا یدور مدار حرمة المخالفة القطعیّة،
- الثانی: أنّ العلم الإجمالی مؤثّر فیما إذا لم یکن التکلیف فی بعض أطرافه منجّزا بواسطة القطع الوجدانی أو قیام الأمارة علیه أو جریان أصل أو قاعدة بلا معارض،
- الأمر الثالث: أنّه إذا فرضنا أنّ الأصل الجاری فی بعض أطراف العلم الإجمالی کان أکثر أثرا منه فی البعض الآخر و لم یکن قدر مشترک فی البین،
- الأمر الرابع: هل العلم الإجمالی فی التدریجیّات منجّز أم لا؟
- الأمر الخامس: فی الشبهة غیر المحصورة. و الکلام یقع تارة فی مفهومها، و أخری فی حکمها.
- الأمر السادس: فی الاضطرار إلی بعض الأطراف. و الکلام یقع فی مقامین:
- الأمر السابع:
- فصل: فی ملاقی بعض أطراف الشبهة المحصورة، و الکلام یقع فی مقامین:
- المقام الثانی: فی الأقل و الأکثر الارتباطیّین،
- و یقع البحث فی مقامین:
- و حیث انجرّ البحث إلی بحث دوران الأمر بین التعیین و التخییر
- بقیت أمور ینبغی التنبیه علیها:
- اشارة
- الأوّل: إذا دار أمر شیء بین کونه جزءا أو شرطا علی نحو الإطلاق
- الأمر الثانی: أنّه إذا تعذّر جزء أو شرط للواجب،
- اشارة
- و الکلام یقع فی مقامین:
- اشارة
- أمّا الأوّل: فالکلام فیه هو الکلام فی نسیان جزء أو شرط.
- و أمّا المقام الثانی:
- الأمر الثالث: إذا دار الأمر بین شرطیّة شیء أو جزئیّته و مانعیّته أو قاطعیّته،
- الأوّل: فی المتباینین.
- خاتمة: فی شرائط الأصول
- أمّا الاحتیاط:
- و أمّا البراءة:
- و بعد ذلک یقع الکلام فی قاعدة لا ضرر،
- اشارة
- و تنقیح البحث فیها یتمّ بذکر أمور:
- و ینبغی التنبیه علی أمور:
الهدایه فی الاصول المجلد 3
اشارة
سرشناسه : صافی اصفهانی، حسن، 1374 - 1298
عنوان و نام پدیدآور : الهدایه فی الاصول/ تقریر الابحات ابوالقاسم الموسوی الخوئی؛ تالیف حسن الصافی الاصفهانی
مشخصات نشر : قم: موسسه صاحب الامر(عج)، 14ق. = 1418 - 13ق. = 1376.
مشخصات ظاهری : ج 4
فروست : ([موسسه صاحب الام(عج)]؛ 5)
شابک : 964-99549-0-612500ریال(ج.4):(دوره)
یادداشت : فهرستنویسی براساس جلد چهارم 1418ق. = 1376
یادداشت : عربی
یادداشت : ج. 3 (چاپ اول: 1418ق. = 1376)؛ 12500 ریال
یادداشت : کتابنامه
مندرجات : (موسسه صاحب ...؛ ، 4، )5
موضوع : اصول فقه شیعه -- قرن 14
شناسه افزوده : خوئی، ابوالقاسم، 1371 - 1278
رده بندی کنگره : BP159/8/ص25ه4 1376
رده بندی دیویی : 297/312
شماره کتابشناسی ملی : م 77-18009
***معرفی اجمالی
«الهدایة فی اصول الفقه» تقریرات درس اصول آیة الله، سید ابو القاسم خویی(م 1413ق) است که توسط آیة الله، شیخ حسن صافی اصفهانی، به زبان عربی، به رشته تحریر درآمده است. مقرر، پس از شرکت در دوره دوم درس ایشان، این کتاب را تألیف نموده اند.
این کتاب، یک دوره کامل اصول فقه شامل جمیع مباحث اصولی است که چکیده و خلاصه ای از مطالب فرائد الأصول، کفایة الأصول و به خصوص أجود التقریرات می باشد.
کتاب الهدایة فی أصول الفقه در کنار سایر تقریرات درس ایشان، نظیر مصباح الأصول و جواهر الأصول و محاضرات فی أصول الفقه از بهترین تقریرات درس معظم له است. کتاب موجود از نسخه ای که به خط مؤلف بوده، نسخه برداری شده است که این امر، بر اعتبار کتاب می افزاید.
کتاب، در سال 1369، به پایان رسیده است و توسط مؤسّسه صاحب الأمر(عجله الله تعالی فرجه الشریف)، در چاپ خانه ستاره، در قم چاپ شده است. جلد اول و دوم، در سال 1417ق و جلد سوم و چهارم، در سال 1418ق، انتشار یافته است.
***ساختار
کتاب، دارای چهار جزء است و مجموعا مشتمل بر یک مقدمه، هشت مقصد و یک خاتمه می باشد.
***گزارش محتوا
در مقدمه، از موضوع علم، تعریف علم اصول، وضع، مصحح استعمال مجازی و... سخن به میان آمده است.
مقاصد هشت گانه کتاب، عبارتند از: اوامر، نواهی، مفاهیم، عام و خاص، مطلق و مقید، ادله عقلیه و شرعیه ای که در طریق استنباط واقع می شوند، اصول عملیّه، تعارض ادله و امارات.
در خاتمه، بحث اجتهاد و تقلید مطرح شده است.
جلد اول، از مقدمه و مقصد اول(اوامر) تشکیل شده است. مقدمه کتاب که مبادی و مقدمات ورود به مباحث علم اصول در آن بیان می شود، عبارت از موضوع علم اصول، اقسام وضع، حقیقت و مجاز و مشتق می باشد.
در بحث اوامر نیز تعریف امر، اتحاد طلب و اراده، واجب تعبدی و توصلی، مبحث مره و تکرار، فور و تراخی و در نهایت، مبحث إجزاء مطرح شده است.
جلد دوم، شامل مقصد دوم(نواهی)، مقصد سوم(مفاهیم)، مقصد چهارم(عام و خاص) و مقصد پنجم(مطلق و مقید) می باشد. مطالب مطرح شده در این جلد، عبارتند از: مقدمه واجب، واجب تخییری و تعیینی، واجب کفایی و عینی، واجب موسع و مضیق، نواهی، مفاهیم(شرط، وصف، غایت، استثنا)، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین.
جلد سوم، شامل مقصد ششم(ادله عقلیه و شرعیه ای که در طریق استنباط واقع می شوند)، و قسمتی از مقصد هفتم(اصول عملیّه) می باشد. مطالب مطرح شده در این جلد، عبارتند از: تعریف قطع، تنبیهات قطع(تجری، علم اجمالی)، مبحث ظن، حجیت ظواهر الفاظ، حجیت قول لغوی، حجیت اجماع منقول، حجیت شهرت، حجیت خبر واحد، اصل برائت، اصل تخییر، اصل اشتغال، شرایط اصول، قاعده لا ضرر و تنبیهات آن.
در جلد چهارم، اصل استصحاب، تنبیهات استصحاب، اقسام استصحاب کلی، قاعده فراغ و تجاوز، اصالة الصحة، قاعده علی الید و تعارض ادله و امارات مطرح شده و در خاتمه نیز مبحث اجتهاد و تقلید آورده شده است.
از جمله ویژگی های این کتاب، تکراری نبودن مطالب آن و بیان واضح مباحث مشکل و پیچیده، همراه با آوردن مثال هایی برای آسان تر شدن فهم آن می باشد.
از دیگر ویژگی های کتاب این است که از نسخه ای که به خط مؤلف بوده، نسخه برداری شده است و ناشرین، نظریات علمای اصول را با مصادر آن استخراج نموده و همین طور مصادر آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت(علیهم السلام) را در ذیل صفحات بیان نموده اند.
البته در بعضی از موارد ناشرین و گروه تحقیق، بعضی از قسمت های کتاب را با توجه به تقریرات درس مؤلف که توسط سید مرتضی هاشمی از شاگردان برجسته ایشان نگاشته شده، کامل نموده و در حاشیه کتاب درج نموده اند.
یکی دیگر از خصوصیات کتاب، این است که مؤلف، صرفا به تقریر نظریات استادش نپرداخته است، بلکه نظریات خود را در ذیل مطالب ذکر شده، با دلایل و براهین آن آورده است.
***نوآوری ها:
مطالب بدیع و ابتکارات زیادی از مؤلف در کتاب دیده می شود که یکی از آنها تقسیم بندی مباحث کتاب، به چهار قسمت(مباحث عقلی محض، مباحث الفاظ، مباحث حجج و مباحث تعادل و تراجیح) است.
در مقدمه کتاب نیز مبحث مبادی را شامل تعریف علم اصول، حقیقت شرعی، صحیح و اعم و مشتق مطرح نموده است که بدین ترتیب، به پیروی از استادش، مبحث مشتق را از مسائل علم اصول خارج نموده است.
اسامی بعضی از بزرگان علم اصول، به صورت کنایه بیان شده است که به برخی اشاره می شود:
بعض مشایخنا المحققین، بعض مشایخنا: صاحب نهایة الدرایة، شیخ محمد حسین اصفهانی(م 1361ق).
شیخنا الأستاذ قدس سره در أجود التقریرات: مرحوم نائینی(م 1355ق).
السید فی حاشیة المکاسب: سید محمد کاظم یزدی، صاحب عروة الوثقی(م 1337ق).
محقق همدانی: صاحب مصباح الفقیه، آقا رضا بن محمد هادی همدانی(م 1322ق).
ص: 1